معرفی کتاب مبانی و اصول تعلیم و تربیت با نگاهی به تحولات دوران معاصر
در بخشی از کتاب مبانی و اصول تعلیم و تربیت با نگاهی به تحولات دوران معاصر میخوانیم:
چگونگی تبیین و توضیح رابطه بین “تعلیم” و “تربیت” از جمله موضوعات اساسی است که میتواند مبین رویکرد تربیتی مورد نظر در فرآیند تعلیم و تربیت انسان باشد. واضح است که تربیت بدون تعلیم امکانپذیر نیست. اما تعلیم صرف، ضرورتاً به تربیت منجر نمیگردد. به همین دلیل کاربرد حرف «واو» میان مفاهیم تعلیم و تربیت، میتواند مبین دو دیدگاه مبتنی بر ” واو” همراهی و ملازمت، “تأکید”، “اتصال” و” معیت”، و یا واو “دوئیت“، “انفصال”، “گسست” و “دوگانگی” بین تعلیم و تربیت قلمداد گردد.
واضح است که “تعلیم” بدواً بر “تربیت” مقدم است. در واقع زمانی که چیزی آموخته میشود و تعلیمپذیری اتفاق میافتد، این آموختهها و یادگیریها باید در وجود فرد تجلی درونی، علمی و عملی پیدا کند. اما اگر فرد نتوانست آموختههایش را در وجود خود درونی نماید و یادگیریها منشاء تغییرات منشی، شخصیتی، فکری و درونی نگردد، تعلیم صرفاً در معنای “آموختن” رخ داده است. به همین دلیل، باید عبارت “تعلیم و تربیت” به واژه “تعلیم تربیت” و یا “تعلیم تربیتی” تغییر معنایی پیدا کند.
این تغییر در جهتگیری بدان معناست، که کاربرد حرف “واو” یک حرف انفصالی، دوئیت، جدایی و دوگانگی نیست. چرا که “تعلیم” صحیح، هدفی جز “تربیت” ندارد، یعنی آدمی تنها به تعلیم صرف نیاز ندارد، بلکه به تربیتی نیازمند است که تعلیم در بطن آن قرار گیرد. به همین دلیل، اگر “تربیت” را از یک منظر وسیع مورد مداقه و ملاحظه قرار دهیم، دامنۀ تمامی دانستنیها و آگاهیها، بینشها، نگرشها و رفتارهای آدمی را در بر میگیرد. از اینرو باید گفت که در معنای دقیق و جامع و اصیل آن، “تعلیم” و “تربیت” مکمل یکدیگرند.
از سوی دیگر، اگر “تعلیم” را صرفاً از منظر تعلیمات رسمی، آموزشگاهی و تحصیلی ننگریم، میتوان بدون گذراندن تعلیمات مدرسهای و آموزشگاهی نیز به رشد و تعالی دست یافت. اما در هر حال، تربیت مستلزم و نیازمند کسب آگاهی و معرفت است، اما معرفت و آگاهی همیشه و همواره مبتنی بر معرفت و یا اصطلاحاً یک فرآورده بیرونی و اکتسابی نیست. بلکه معرفت میتواند مبتنی بر یک زایش و رویش درونی نیز باشد. به عبارت دیگر اگر فرد در درون خود به کاوش و پالایش بپردازد، میتواند به معرفتهایی “درونزاد” دست پیدا کند. به همین دلیل تعلیمات و یادگیریها تنها تعلیمات مدرسهای نیستند و تربیت مدرسهای نیز میتواند تنها مقدمهای برای حرکت و دستیابی به موفقیت و تعالی باشد.
درباره کتاب
کتاب مبانی و اصول تعلیم و تربیت (با نگاهی به تحولات دوران معاصر) نوشته دکتر رحمتالله مرزوقی، اثری جامع و علمی در حوزه علوم تربیتی است که با رویکردی چندبعدی به تحلیل و بررسی مبانی و اصول تعلیم و تربیت میپردازد. این کتاب یکی از منابع مهم برای دانشجویان، معلمان، مدیران آموزشی و علاقهمندان به آموزش و پرورش به شمار میآید.
نگاهی کلی به کتاب
کتاب حاضر با نگاهی به تحولات اجتماعی، فرهنگی و آموزشی دوران معاصر، تلاش دارد تا مفاهیم بنیادین تعلیم و تربیت را به زبانی ساده و روان بیان کند. نویسنده با بهرهگیری از دانش تخصصی و تجربههای عملی خود، به بررسی نقش و اهمیت نهاد آموزش و پرورش در جامعه پرداخته و به طور خاص به کارکردهای نظام آموزشی در انسجام اجتماعی، نظم و ایجاد تحولات اجتماعی توجه ویژهای دارد.
محتوای کتاب
مبانی و اصول تعلیم و تربیت در این کتاب در قالب موضوعات مختلف علوم تربیتی شرح داده شده است. مهمترین موضوعاتی که در این کتاب پوشش داده میشود عبارتاند از:
- فلسفه تعلیم و تربیت:
- معرفی دیدگاههای فلسفی مختلف در زمینه تعلیم و تربیت.
- بررسی تاثیرات مبانی فلسفی بر نظامهای تربیتی در جوامع گوناگون.
- تحلیل نقش فلسفه در تعریف اهداف تربیتی.
- روانشناسی تربیتی:
- شناخت فرآیندهای روانی موثر در یادگیری.
- بررسی نظریههای یادگیری و تاثیر آنها بر شیوههای تدریس.
- ارزیابی روانشناختی عملکردهای تربیتی در محیطهای آموزشی.
- مدیریت آموزشی:
- اصول و فنون مدیریت در نظام آموزشی.
- نقش مدیران آموزشی در بهبود کیفیت مدارس و موسسات آموزشی.
- چالشها و فرصتهای مدیریت در نهادهای آموزشی.
- برنامهریزی آموزشی:
- اصول برنامهریزی درسی و طراحی محتوای آموزشی.
- تدوین و ارزیابی برنامههای آموزشی بر اساس اهداف تربیتی.
- ضرورت توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی در برنامهریزی آموزشی.
- اقتصاد تعلیم و تربیت:
- تحلیل اقتصادی سیستمهای آموزشی.
- بررسی نحوه تخصیص منابع مالی به بخش آموزش.
- تاثیر سرمایهگذاری در آموزش بر توسعه اقتصادی جامعه.
ویژگیهای برجسته کتاب
- بیان ساده و روان:
- دکتر مرزوقی مفاهیم پیچیده و تخصصی را به زبانی ساده و قابل فهم بیان کرده است. این ویژگی باعث میشود کتاب برای مخاطبان گستردهتری از جمله دانشجویان تازه وارد به این حوزه نیز قابل استفاده باشد.
- نگاه جامعهشناختی:
- از دیدگاه جامعهشناسی، مدرسه به عنوان یک نهاد اجتماعی معرفی میشود که میتواند نقش کلیدی در تحولات و پایداری اجتماعی ایفا کند. این نگاه در بسیاری از بخشهای کتاب به چشم میخورد.
- توجه به تحولات معاصر:
- یکی از نقاط قوت این کتاب، توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دوران معاصر است. نویسنده به خوبی نشان میدهد که چگونه این تحولات بر نظام آموزشی و اصول تعلیم و تربیت تاثیر میگذارند.
- ویراستاری ادبی دقیق:
- این اثر توسط سیده زهرا نورائی سالک ویراستاری شده است که با دقت و ظرافت، متن را روانتر و قابل فهمتر ساخته است.
نقش نظام آموزشی در جامعه
نظام آموزشی از دیدگاه جامعهشناختی به عنوان نهادی اجتماعی شناخته میشود که میتواند دو کارکرد مهم داشته باشد:
- ایجاد تحولات اجتماعی: آموزش و پرورش از طریق تربیت نیروی انسانی آگاه و متخصص، بستری برای تغییرات مثبت اجتماعی فراهم میکند.
- حفظ انسجام و نظم اجتماعی: مدارس و نهادهای آموزشی با آموزش ارزشها و هنجارهای اجتماعی، به تثبیت نظم و انسجام اجتماعی کمک میکنند.
مخاطبان کتاب
این کتاب برای طیف گستردهای از مخاطبان طراحی شده است:
- دانشجویان علوم تربیتی که نیازمند شناخت مبانی و اصول اولیه این رشته هستند.
- معلمان و مدیران آموزشی که به دنبال بهبود عملکرد حرفهای خود در محیطهای آموزشی هستند.
- پژوهشگران و علاقهمندان به آموزش و پرورش که میخواهند با دیدگاههای علمی جدید در حوزه تعلیم و تربیت آشنا شوند.
نتیجهگیری
کتاب مبانی و اصول تعلیم و تربیت اثری جامع و ارزشمند در حوزه علوم تربیتی است که با رویکردی علمی و کاربردی، تلاش میکند تا مفاهیم بنیادین تعلیم و تربیت را به زبانی ساده برای مخاطبان خود توضیح دهد. این کتاب میتواند به عنوان یک مرجع اصلی برای مطالعه و پژوهش در حوزه آموزش و پرورش مورد استفاده قرار گیرد و گامی موثر در جهت ارتقای کیفیت نظامهای تربیتی باشد.