بخشی از مقدمه کتاب:

در سراسر زندگی، ما ناچاریم با پریشانی و درد کنار بیاییم – دردهای جسمی مانند نیش زنبور یا شکستگی بازو، یا هیجانی مانند غمگینی یا خشم. هر دو نوع این دردها اغلب اجتناب‌ناپذیر و غیرقابل‌پیش‌بینی هستند. بهترین کاری که هریک از ما می‌توانیم انجام دهیم این است که مهارت‌های سازگاری‌مان را به کار بگیریم و امیدوار باشیم که اثربخش باشند.

اما برخی از افراد درد هیجانی و جسمی را با شدت و تکرار بیشتری نسبت به سایرین تجربه می‌کنند. پریشانی آن‌ها سریع‌تر ظاهر می‌شود و حسی شبیه غرق شدن در امواج جزر و مد به همراه دارد. اغلب، حس می‌کنند که این موقعیت‌ها هرگز پایان نمی‌یابند و نمی‌دانند چگونه در این تجربه، با این درد سهمگین کنار بیایند. در راستای اهدافمان در این کتاب، ما این مشکل را غرق شدن در هیجانات[1] می‌نامیم (اما به یاد داشته باشید که درد هیجانی و جسمی اغلب باهم اتفاق می‌افتد).

اگر با غرق شدن در هیجانات دست‌وپنجه نرم می‌کنید، به نظرمی رسد که عقربه روی بالاترین میزان هیجان شما چرخیده است؛ وقتی خشمگین، ناراحت یا ترسیده‌اید، احساسات ممکن است خود را به شکل یک موج بزرگ و قدرتمند که شما را فرامی‌گیرند و از پا می‌اندازند، نشان دهند.

و هنگامی‌که این اتفاق بیفتد، می‌تواند شما را از داشتن احساسات بترساند.

مشکل این است که هرچه بیشتر تلاش کنید احساسات خود را بپوشانید، بیشتر در آن غرق می‌شوید. تلاش برای متوقف کردن احساسات جواب نمی‌دهد. تن دادن به احساسات نیز در روابط شما مشکل‌ساز می‌شود و زندگی را از کنترل خارج می‌کند.

آنچه اثربخش است مجموعه‌ای از ابزارهاست که مهارت‌های تنظیم هیجان[2] نام دارد. این مهارت‌ها همان چیزی است که در این راهنما فرا خواهید گرفت. هزاران هزار نفر از افرادی که با هیجانات قوی‌ دست‌وپنجه نرم می‌کنند از مهارت‌های تنظیم هیجان برای دستیابی به آنچه کارایی هیجانی[3] نامیده می‌شود استفاده می‌کنند – توانایی داشتن احساسات واقعی و کامل (حتی احساسات قوی) بدون اینکه به نمایش گذاشته شوند-. مهارت‌های تنظیم هیجان می‌توانند زندگی شما را تغییر دهند.

[1] overwhelming emotions

[2] emotion regulation skills

[3] emotional efficacy